کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، مرد مغروری به او رسید و با تکبر گفت:
بکار بکار که هر چه بکاری، ما میخوریم.
کشاورز نگاهی به او انداخت و گفت :دارم یونجه میکارم!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت